جدول جو
جدول جو

معنی فاضل خان - جستجوی لغت در جدول جو

فاضل خان
(ضِ)
فاضل خان گروسی. مؤلف کتاب انجمن خاقان در شرح حال شعرای مداح فتحعلی شاه. شیوۀ او شبیه شیوۀ عبدالرزاق بیک ونشاط است. نامه ای از او به آقاخان محلاتی در دست است. (از سبک شناسی بهار ج 3 صص 333-336). دارای دیوان شعر بوده و راوی تخلص میکرده است. رجوع به راوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ضِ)
مدرسه فاضلخان، مدرسه معروفی بود در مشهد خراسان. از بناهای فاضلخان علاءالدولۀ تونی که در پیرامن 1060 هجری قمری به ساختمان آن آغاز کرد و برادرش ملا عبدالله تونی در 1075 هجری قمری آن را به پایان رسانید و در1064 هجری قمری کتابخانه ای شامل 366 جلد کتاب بر آن وقف کرد و روزبروز بر آن افزوده گشت. صاحب مطلعالشمس بهای تقریبی این کتابخانه را به نقل از سفرنامۀ فرزهفتادهزار تومان تعیین کرده است لیکن چون در 1308 هجری شمسی این کتابخانه را به آستان رضوی در مشهد منتقل کردند از مجموع کتب آن بیش از سیصد جلد نمانده بود، در 1309 هجری شمسی فهرستی برای این کتابخانه تهیه و چاپ شد. لیکن در 1311 هجری شمسی این مدرسه داخل فلکه قرار گرفت و خراب شد و این کتابخانه متفرق گردید، برخی از آن را به کتاب خانه آستانه بردند و برخی دیگر رابه مدرسه نواب منتقل ساختند. (الذریعه ج 9 ص 403)
لغت نامه دهخدا
(دَ هََ شُ دَ)
برتری یافتن. رجوع به فاضل شود، دانشمند شدن:
گرچه در گیتی نیابی هیچ فضل
مرد از او فاضل شده ست و زودیاب.
ناصرخسرو.
رجوع به فضل و فاضل شود
لغت نامه دهخدا
(عِ لِ خاص ص)
فاعلی است که منشاء صدور فعل واحد بر وتیره واحد باشد. در مقابل فاعل عام که منشاء صدور افعال متکثره است، و به عبارت دیگر هرگاه فاعل مبدء صدور یک فعل خاص باشد و همیشه منشأیت صدور فعل آن یکسان باشد فاعل خاص نامیده میشود. (از فرهنگ اصطلاحات فلسفی)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج است، در 52000گزی شمال باختر دیواندره و 7000 گزی شمال شوسۀ دیواندره به سقز واقع و کوهستانی و سردسیر است، 96 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و انگور و گردو و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
فخرالدین ابوالمحاسن حسن بن منصور ابوالقاسم محمود بن عبدالعزیز اوزجندی انصاری، مکنی به ابویوسف از دانشمندان و در مذهب خود فتاوای مشهوری دارد، وی پیشوائی بزرگ و دریائی ژرف بود، در دقائق معانی غور داشت، نزد امام شمس الائمه محمد بن عبدالسّتار کردی فقه را فراگرفت و از حسن بن علی مرغینانی کبیربن ماره و جز ایشان علوم خود را اخذ کرد، فتاوای او در چهار مجلد فراهم شده و نزد فقیهان بزرگ مورد اعتماد است، از تألیفات اوست: 1 - فتاوی قاضی خان در فقه حنفی، در این کتاب پاره ای از مسائل عامه البلوی را که مورد نیاز روزانه است و کارهای روزمره مردم بر محور آنها دور میزند ذکر کرده است، و آن را به ترتیب کتابهای فقهی و اصولی معروف نزد علماء و دانشمندان مرتب کرده و در چهار جزء فراهم آورده است، این کتاب در کلکته به سال 1835 میلادی / 1251 هجری قمری چاپ سنگی شده و نیزدر حاشیۀ فتاوای سراجی چاپ شده است، (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1487 و 1488) (الاعلام زرکلی ج 2 ص 238)
محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است، او راست: کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هجری قمری برای قدری خان تألیف کرده این کتاب در لغات فارسی و اصطلاحات شعر است، دیگر دستور الاخوان که لغت عربی به فارسی است، (فرهنگنامۀ عربی به فارسی منزوی صص 169 - 71)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
چرخچی باشی قشون خاص پادشاهی هندوستان بود که در جنگ نادر با هندیان کشته شد. (از فتحنامۀ هندوستان از سبک شناسی ج 3 ص 316)
لغت نامه دهخدا
(ضِ)
دو فاضل. در اصطلاح فقها و اصولیین منظور از فاضلان علامۀ حلی و استادش ابن سعیداست، و گروهی از جمله ملا صالح مازندرانی نوشته اند: گفته اند مراد از فلاضلان علامۀ حلی و پسرش فخرالمحققین است، و این درست نیست. (از ریحانه الادب ج 3 ص 184)
لغت نامه دهخدا